وانيا جون ماوانيا جون ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

وانیا کوچولوی مامانی

روز سونوگرافی

1392/10/27 14:45
نویسنده : مامانی
161 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشگلم تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

خوبی گلم؟دلم یه ذره شده واست عزیز دلم ماچ 

10 روز پیش رفتم دکتر واسه اولین بار صدای قلب خوشگلتو شنیدم مامان فدات بشه الهی قلب خوشکلت مثل گنجشگ می تپید انگار دنیا رو بهم دادن او لحظه اینقدر خوشحال بودم که نمی تونستم خودمو نگه دارم خانم دکتر مهربون متوجه شد و کلی گذاشت تا صدای قلبتو بشنوم منم همینجوری قربون صدقه ات می رفتم خانم دکتر واسم سونو نوشت و منم نوبت گرفتم امروز ساعت 16 قرار بود برم ،تنها بودم و کلی استرس داشتم بابایی هم نمی تونست بیاد به خاله دنیا گفتم اون با من اومد دل تو دلم نبود نی نی من پسرررره نه دختره وای پس کی نوبتم میشه رفتم با خانم منشی صحبت کردم ببینم میذاره همراهم بیاد داخل اتاق یا نه گفت نه نمیشه بالاخره بعد نیم ساعت نوبتم شد رفتم داخل حدود 20 دقیقه طول کشید منم داشتم از کنجکاوی میمردم  گفتم زشته بپرسم بعد میگه وای عجب مامان عجولی یه دفعه دیدم خاله دنیا اومده داخل وداشت نگاه میکرد کار دکتر که تموم شد نتونستم خودمو نگه دارم ازش پرسیدم  جنسیتش چیه دختره یا پسر سوال و ایشون با خونسردی کامل گفت : نی نی شما

دختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره

آره عزیزم شما دختری شما ،قند و نبات مامانی، دورت بگردم اون لحظه که گفت دختری شوکه شدمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد  نمی دونستم چیکار کنم اصلا باورم نمیشه شما عشق مامان دختری.وای دختر نازم خوشگل من ،خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم واسه این که تو رو به من داد.تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدخیلی هیجان زده شدم نیشم تا بنا گوش باز شده بودتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدتعجب کردم باورم نمیشد که دختری آخه همه بهم میگفتن پسری حتی خودمم فکر میکردم پسر باشی فقط باباجونت گفت حس پدری بهم میگه که نی نی گلم دختره .از اتاق که بیرون اومدم فقط با خاله دنیا می خندیدیم هر دوتامون میگفتیم دکتر سوپرایزمون کرد به دنیا میگفتم حتما اشتباه شده نی نی من پسره چرا این گفت دختره زنگ زدم به بابایی بهش گفتم دختری میگفت اذیتم نکن راستشو بگو کلی قسم خوردم باور کرده خیلی خوشحال شد بعد به خاله جون بهناز زنگ زدم گفتم حدست چیه گفت پسره وقتی گفتم دختری باورش نمیشد به مامان جونت هم زنگیدم مامانی گفت مطمئن بودم دختره از دکتر که اومدم بیرون همش میخوندم واست یه دختر دارم شاه نداره صورتی داره ماه نداره....... فقط میخندیدم بعد با دنیا رفتیم یه فروشگاه تا واسه شما یه چیزی بخرم وقتی تو فروشگاه رفتم نمیدونستم چی بگیرم یعنی کدومشو بگیرم همه لباساش خوشگل بودن قربونت بشم ،مامانت کلی ذوق داشت. دوست داشتم تموم لباسا رو واست بگیرم و از بین اون همه لباس یه لباس خوشگل گرفتم که عکسشو میذارم ببینی.دختر نازم با تو خوشحالم با تو دیگه هیچی کم ندارم تموم غصه هام فراموش شدن تو عشق منی نمی دونم چجوری احساساتمو بیان کنم احساس میکنم یه مونس دارم یه همدم دارم.حالا که فهمیدم دختر نازی دارم بیشتر میام واست مینویسم دردودل میکنم باهات.راستی به همه دوستامم گفتم که شما دختری در کمال ناباوری خیلی خوشحال شدن. دختر گلم چند روزی هست تکون خوردناتو متوجه میشم وقتی تکون میخوری ذوق میکنم میخندم قربون دختر شیطونم بشم

 

تاریخ این مطلب 1392/03/20 بوده

مبارکت باشه خوشگلکم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)